آیا در مورد پست مدرنیسم چیزی می دانید؟ آیا می دانید این مکتب در کشور ما چگونه آغاز شد؟ در بحث آموزش نقاشی دانستن تاریخچه نیز مهم است. با ما همراه باشید تا درمورد مکتب پست مدرنیسم در ایران با شما صحبت کنیم.

پیدایش پست مدرنیسم در ایران

همزمان با جنگ جهانی دوم ما شاهد نفوذ گسترده گرایش‌های نقاشی مدرن  به داخل ایران هستیم. با شروع جنگ و به موازات آن رفتن رضا شاه از ایران و برقراری مختصر آزادی‌های اجتماعی وسیاسی ، هنرمندان فرصت بیشتری برای گرایش های جدید پیدا کردند‌.

تشکیل دانشکده هنرهای زیبا، اعزام گسترده دانشجویان برای فراگیری هنر به اروپا و تدریس استادان اروپایی در مراکز هنری ایران وبرپایی نمایشگاههای هنری سالانه وتاسیس گالریهای هنری و توسعه ارتباطات جهانی همه عواملی بود که گروه‌های   تحصیل کرده ودر جستجوی هنررا به سوی هنر مدرن کشاند‌، البته این زمانی بود که هفتاد سال از پیدایش مکاتب  مدرن در اروپا گذشته بود.

گروه های نوگرا

اولین گروه های هنر نوگرا در ایران معمولاً به تقلید از آثار مدرن اروپا می پرداختند اما کم کم تعدادی از هنرمندان و هنرجویان ایرانی در ضمن آشنایی با مفاهیم هنر غرب و برخورداری از امکانات گسترده، تلاش کردند میان فرهنگ و سنت هنر ایرانی و دیدگاه های غربی پیوندهای عمیق برقرار کنند و در این راستا آثار خویش را خلق نمایند.

حمایت و تایید گردانندگان هنر جامعه ، بر پایه تشکیل ادواری نمایشگاه‌ها و اهدای جوایز ، عوامل موثری در تعمیق کیفی و گسترش کمی این گرایش مدرن دردهه های گذشته بود. هنرمندان نوگرا کوشیدند خود را به قافله جهانی هنر نزدیک کنند و حتی بعضی از حمایت مجامع جهانی نیز برخوردار می شدند.

نقاشی نوگرای معاصر ایران

وقتی صحبت از پست مدرنیسم در ایران  می شود باید گفت که نقاشی نوگرای معاصر ایران غالبا نوعی  نقاشی ذهنی و روشنفکرانه وغیر واقع نما است که بعضی اوقات از نقش مایه های سنتی ،تزیینی و خوشنویسی ایرانی تاثیر می پذیرد و حتی نگارگری عهد  گذشته وبعضی مواقع علائم و نمادها و نشانه‌های تمدن های باستان نیز به کمک گرفته می شود.

استفاده از قوانین مشخص  عناصر بصری و به  کارگیری موتیف ها و نقش مایه های ایرانی برای بیان بصری جدید از خصوصیات نقاشی مدرن است؛ لذا عجیب نیست که بسیاری از آثار مدرن از  نقش های  چسباندنی ( کلاژ ) یا از مواد و مصالحی  متنوع تشکیل شده اند.

پست مدرنیسم در ایران : هنرمندان مدرن ایران

نقاشی نوگرا فاصله ی سنتی میان هنرها را  کم می کند و یا از بین می برد‌.از  هنرمندان گرایش‌های مدرن  در نقاشی ایران معاصر، می‌توان به جلیل ضیاپور، جواد حمیدی، منصور قندریز، فرامرز پیلارام ،حسین زنده رودی و سهراب سپهری اشاره کرد.

منصور قندریز

قند ریز پس از یک دوره تجربه ی پرفایده در  به کار گیری  نگارگری قدیم ایرانی به نقاشی نیمه انتزاعی روی می آورد ولی در این گرایش نیز بر آن است که راهی به اعماق خاطره قومی بیابد.

سهراب سپهری

سهراب سپهری که بر اساس بینش زیبایی شناختی ذن به نوعی جاذبه در بازنمایی طبیعت دست یافت، مکاشفه ای شاعران در جهان اشیا را پی می‌گیرد و گهگاه تا انتزاع صوری پیش می رود.

04

ابوالقاسم سعیدی

ابوالقاسم سعیدی، این هنرمند آگاه و مسلط بر زبان نقاشی نوین، صرفاً با قصد تاکید بر ریشه‌های خویش به سنت باز می گردد‌ از این رو در نقاشی های او نه عناصر بارز و آشنای  هنر قدیم، که روح یک فرهنگ و هنر را میتوان بازشناخت.

سعیدی همواره به موضوع طبیعت می پردازد و طی چند سال فقط درختان پر شاخ  و برگ و گل  را با خطوط منحنی در هم بافته ، ولکه های مدور رنگی نقاشی می کند.در طراحی خوشنویسانه او نوعی استحاله گذشته نهفته است.

بهمن محصص

 بهمن محصص ، در نقطه مقابل سپهری وسعیدی جای دارد و طی سال‌های اقامت در ایتالیا فرهنگ روشنفکران اروپایی را عمیقاً جذب کرده فارغ از دل مشغولی رجوع به میراث شرقی شیوه‌ ی اکسپرسیونیست خشن خود را یافته است.‌ مسئله او وضعیت فاجعه ‌آمیز انسان معاصر است، که با زبانی تلخ و گزنده وصف می شود.

مکتب سقاخانه

مکتب سقاخانه که در حقیقت مکتب هنری مشخص و منسجمی نبود، برخورد تازه باسنت را در نقاشی جدید طرح کرد. بازسازی میراث گذشتگان در قالب های امروزی روشی مناسب برای ویژگی یافتن و کسب امتیاز در مجامع هنری بین‌المللی تلقی شد و در بی ینال چهارم تهران ( ۱۹۶۴/ ۱۳۴۳) نیز مهر تایید خورد.

چنان که اشاره‌ رفت، سالهای قبل تر شماری از نوپردازان به موضوع ها و مواد سنتی روی آورده بودند. ناصر اویسی  با پیکرهای برگرفته از هنر سلجوقی و قاجار و نیز به کمک مهر زنی با قالب های چوبی قلمکار سازان وخط  نگاری بر تصویر ،پرده های چشم نوا ز و خیال انگیزی می‌ساخت.

زنده رودی، عربشاهی و تبریزی نیز در زمره نقاشان سقاخانه به شمار می آمدند‌. یکی از نقاشی های حسین زنده رودی بصورت عکس زیر است:

01

 ژازه طباطبایی با ناپختگی آمیخته به نوعی شوخ طبعی از پیکره های قاجاری و هنر عامیانه مایه می گرفت.او بیشتر یک مجسمه‌ساز مبتکر بود ،که قراضه های صنعتی را به موجودات افسانه ای بدل می کرد‌.

دیری نگذشت که بنیانگذاران مکتب  سقاخانه از مرزهای اولیه آن جلوتر رفتند‌. زنده رودی که انگیزه نوآوری در او قوی تر بود،به کیفیت های بصری خطوط موزون و رنگ‌های درخشان و تجسم فضاهای کهکشانی روی آورد. نقاشی های عربشاهی هم که از ابتدا چندان قرابتی با آزار سقاخانه نداشت ،رفته‌رفته خصلتی  ساختمانی پیدا کرد.

فرامرز پیل آرام هم که شروع کارش با تجربه زنده‌ رودی بود بیش از پیش به خوشنویسی گرایید. در واقع مکتب سقاخانه چند سالی پیش نپایید، اما زمینه بروز انواع گرایش های تزیینی را هموار ساخت. یکی از نقاشی های فرامرز پیل آرا در عکس زیر آمده است:

02

ما سعی کردیم علاقه شما به تاریخ هنر ایران را جلب کنیم. سعی کردیم در این مطلب زوایایی از پست مدرنیسم در ایران را بازگو کنیم. امیدواریم این مطلب برایتان جالب بوده باشد و گفتار به نوعی بوده باشد که  بخوبی در خاطرتان بنشیند. از همراهی شما در خواندن این مطلب سپاسگزاریم!